آب اگرچه بی صدا ترین ترانه بود
تشنگی بهانه بود
من به خوابهای کوچک تو ، اعتماد داشتم
چشمهای عاشق تو را به یاد داشتم
می وزید عطر سیب ، سمت خوابهای ساده و نجیب
من به جستجوی تو ، در هوای عطر و بوی تو
تا هنوز عاشقم ، تا هنوز صبر می کنم
ابر میرسد ، باد مویه می کند
چکه چکه از جلوی ناودان ، یاس تازه می دمد
تا هنوز تشنه ام ، تا هنوز تشنگی بهانه است
حال ، بی صدا ترین ترانه ام
تا هنوز عاشقم ، تا هنوز صبر می کنم.......
عناوین یادداشتهای وبلاگ
بایگانی
دوستان